Im Nammen Gottes

(به نام خدا به آلمانی)

انتخاب هدف از زندگی یکی از سخت ترین کارای زندگیه ! یه عده ای هم میگن اصن ما به این دنیا اومدیم که هدف از به دنیا اومدنمونو بفهمیم!

ما اینو میدونیم که برای هر کاریمون باید یه هدفی داشته باشیم. یعنی مثلا آب میخوریم و هدفمونم اینه تشنگیمون رفع بشه. یا عاشق میشیم و هدفمونم اینه به صورت کلی به آرامش برسیم. ولی وقتی از ما میپرسن هدفت از این همه هدفای کوچولو توی زندگیت چیه توی جواب وا میمونیم !

هر چقدم هدفمونو گنده انتخاب کنیم بازم فهمیدن هدف از زندگی چیز سختیه ...

اول یه چیزی بگم! چون همش قراره هدف هدف کنیم بیایم یه قانونی بذاریم : اگه غایت گفتیم یعنی همون هدف نهایی از زندگی ! هدف هم که خودشه دیگه! هدفاییه که ما انتخاب میکنیم!

توی این قرن تکنولوژی اکثر آدما غایتشونو پول میذارن... تهشم یا بهش میرسن یا نمیرسن

اونایی که نمیرسن همش در حسرت پول میمونن و وقتی هم که پیر میشن همش با خودشونو مرور میکنن اگه فلان کارو میکردن، اگه توی فلان شرکت سرمایه گذاری میکردن، اگه توی مغازه دایی شون کار میکردن، الان پولدار بودن. وقتی هم که میخوان بمیرن اکثراً توصیه هاشون به فرزنداشون اینه که "ما که به جایی نرسیدیم، شما سعی کنید پولدار شید و پدر مادرای خوبی برای فرزنداتون بشید!"

اونی هم که به پول میرسه شاد و خوشحال میشه ولی «تا زمانی که یه روز براش داشته هاش بی مزه میشه». با خودش محاسبه میکنه جزایر قناری شو که رفته، خونه ی چند هزار متری شو هم که داره و داره با این همه ثروت پیر میشه و اینا رو میذاره دست وَرَثه ! یه احساس ناخوشایندی اون لحظه بهش دست میده که کاشکی بجای این همه مال و اموال، توی یه کلبه وسط یه جنگل سرسبز زندگی میکرده و صبحا با صدای خروس از خواب بیدار میشده و شبا با غروب آفتاب میرفته توی رخت خواب! نگاه میکنه امسال که بنز میلیاردی سوار میشه و سال بعدم مدل بهترشو سوار میشه و دو سال بعدم بهترترشو ! بعد با خودش میپرسه "خب غایت چیه ؟! تهش که چی ؟!"

شاید برای ماهایی که هنوز دستمون به پول هنگفت نرسیده پول خیلی شیرین باشه ولی برای اون آدم واقعاً پولِ صِرف، بیمزه میشه! دیگه براش کِیفی نداره! اکثراً پولدارا اینجور مواقع یه چرخش قهرمانانه میکنن و غایتشونو به یه چیز دیگه تغییر میدن! مثلا میگن پول خوبیش اینه احترام میاره ! یا میگن پول خوبیش اینه خانواده ت قراره راحت زندگی کنن. یعنی دیگه خود پول غایت نیست. کارایی که باهاش میشه کرد غایت میشه

ولی این وسط انقد چیزای آزاردهنده توی ذهنشون ایجاد میشه که نمیدونن چیکار بکنن! مثلا اون احترامی که آدما به یه پولدار میذارن وقتی ورشکست شد بازم میذارن ؟! یعنی بدون پول، بازم آدم محترمی ه ؟! یا خانواده ش که از صبح تا شب، سگ دو زدنشو دیدن، راضی ان به اینکه برای پول بیشتر پدر یا مادرشونو همش مشغول کار ببینن و محبتشو کمتر حس کنن ؟

واسه همین پول نمیتونه غایت خوبی باشه اما هدف عالی ایه! غایت چیه ؟! اون چیه که وقتی انجامش میدی نمیگی "تهش که چی؟"

عشق ه ؟ پول ه ؟ شهرت ه ؟ کمک به دیگران ه ؟ عبادت ه ؟ لذت ه ؟ آزادی ه ؟ رفع همه ی نیازاس ؟ مرگ با خیال راحت ه ؟ قدرت ه ؟ رسیدن به خداست ؟ شناختن خود ه ؟ علم ه ؟ دل از دنیا فروبستن ه؟ دنیا رو تصاحب کردن ه ؟ شهادت ه ؟ دشمنا رو از صحنه خارج کردن ه ؟ فهمیدنِ اینه که دنیا پوچ ه ؟ فهمیدن اینه که ما همه در حال یه بازی کثیفیم ؟! بعد از هزاران زحمت، گرفتنِ ماهیِ داخل تُنگه ؟؟

غایت هر چی که هست پیدا کردنش سخته و بهش رسیدن هم چه بسا سخت تر !

اما این وسط میتونیم حدودی بفهمیم غایت باید یه سری خصوصیتا داشته باشه تا بهش بگیم غایت :

* اینکه بی مزه نشه و عمیق باشه : «دوام»

* موقع مرگمون حسرت به دل نمونیم که چرا این راهو انتخاب کردیم : «معنادار در بلند مدت»

* انجامش که دادیم نتونیم بگیم "تهش که چی ؟! " : «معنادار در کوتاه مدت»

* حال دلمونو خوب کنه : «آرامش بخش»

فعلا اینا به ذهنم میرسه

بیاین بشینیم فک کنیم غایت چیه ؟

http://tourinjast.ir